داداش با معرفتم سلام

وبلاگت خيلي بهتر شده خيلي !و من مي دونم تو استعداد بهتر شدن رو هم داري.اين شعرو كه ناقابله ،وقتي گفتم خيلي حال خاصي داشتم

واسه همين اينجا يادگاري مي ذارمش:

مثل وقتي که کسي به سيم آخر مي زنه

دل من به عشق تو دوباره پرپر مي زنه

حالا که رفتي سفر دوباره باورم ميشه

که خيال خواب تو مياد بهم سر مي زنه

اين گناهيه که از هر جووني سر مي زنه

منو تنها مي ذاري؟آخه چطور دلت مياد

وقتي که غم توو دلم مياد وهي در مي زنه

لاي پرچين دلم پرازگل يادتوئه

توي آسمون قلبم عشق تو پر مي زنه

ياس باغ زندگيم! من بيقرارم بيقرار

مثل وقتي که کسي به سيم آخر مي زنه

***

خدا نگهدارت!