- 2 تن نقره برای بازسازی حرم سید الشهدا خریداری شد. - قرارداد ترمیم حرم سیدالشهدا با مقامات عراقی بسته شد. - ضریح امام حسین توسط هنرمندان کل کشور در شهر اصفهان ساخته می شود. . . . - سالگرد هتک حرمت حرمین شریفین در گوشه و کنار کشور برگزار می شود.
این خبرها را می خواندم ولی ( با تمام احترام و حرمتی که برای ساحت مقدس اباعبدالله قائل هستم ) یک سوال ذهنم را آزار می داد... چرا وقتی سامرا - زبانم لال - به خرابه شبیه شده است؛ باید حرم امام حسین (ع) ترمیم بشود و میلیون میلیون برای آن خرج شود در حالیکه بودجه بسیاری برای بازسازی حرم سامرا جمع کردند؟! از یکی از دوستان که از اوضاع و احوال اونجا خبر داشت سوال کردم.. می گفتند: آخه سامرا پر از وهابی و سنیه... که برای کشتن شیعه ها قد علم کرده اند!! دلم کباب شد... می گفتند: « هنوز هم مثل سال قبله.. زیاد فرقی نکرده! » ای وای... ای وای... پیش خودم میگفتم: یه نگاه به گنبد خراب حرم بنداز... یه نگاه به گرد و غبار های نشسته روی ضریح پدر امامت بنداز... جنس این گرد و غبارها با اون گرد و غبارهایی که روی قلبت نشسته هیچ فرقی نداره!! مهدی جان.. خدا مرا بکشد! وقتی که ما این قدر از دشمنان تو ترس در دل داریم که بعد از یکسال حرم پدرت اینگونه باید خراب بماند.. چگونه می توانیم از تو توقع داشته باشیم که ما را بعنوان یار خود بپذیری؟! و به خاطر اینکه ما توان دفاع از تو را داریم، ظهور کنی... به خدا که اگر احوالات ما به همین منوال بگذرد، اگر بلای جانت نشویم.. سپر بلای تو هم نخواهیم بود!!! وای از آزمایشی که به آن مبتلا شده ایم... که هیچگاه خود را در آن پیروز نمی بینیم!! . . . نه... نه... مهدی جان! تا زمانی که کارنامه اعمالم پر است از پرسش های بی پاسخ؛ دیگر از تو نخواهم پرسید که چرا نمی آیی...
نوشته شده توسط بیم عرف ت در ساعت
10:51 عصر | ()نظر
وقتی نوجوون بودم.. یه مدتی گیر داده بودم به دعای عهد و ندبه خوندن و گیر دادن به انواع و اقسام دعاهای ظهور.. و برایم سوال شده بود که چرا حضرت آقا ظهور نمی کنه؟! از این قضیه یه مدتی گذشت تا اینکه یه بار توی یه مسابقه کتابخونی، قاطی سوالات یه سوال عجیبی دیدم.. نوشته بود: « آیا شما دوست دارید که امام زمان (عج) همین جمعه ظهور کند؟! » ما هم که اون زمان ابتدای نوجوونیمون بود و البته در حکایات آخرالزمان از شعیب بن صالح گرفته تا نفس الزکیه و آن 40 مرد یاری دهنده حضرت و ... غرق بودیم! ... اشتیاق شدیدی داشتیم که از یاران خاص حضرت باشیم.. ولی اون موقع خودم رو آماده سربازی نمی دیدم! به ناچار در جواب سوال نوشتم: « خیر...!!!؟ » وقتی از امتحان بیرون اومدم.. از جوابی که داده بودم شگفت زده شده بودم!! ..حالم از خودم بهم می خورد!! چقدر با خودم کلنجار رفتم!! چقدر تاسف خوردم.. به خودم می گفتم: « یه نیگاه به خودت بنداز.. وجودت پر از غروره.. عجل لولیک الفرجات بیشتر از اینکه بوی استجابت بده.. بوی گند کبر و دروغ می ده!! خودت رو میدیدی... ظهور رو برای خودت می خواستی.. نه برای دل فرزند فاطمه.. هربار عجل لولیک الفرج می گفتی مثل این بود که به خدا بگی: خدایا یه مدتی ظهور حضرت رو عقب بنداز تا من روی خودم کار کنم و خوب بشم.. بعد ظهور ایشون رو مقدر کن.. » اونوقت بود که می دیدم خودم واسه خودم با این دعاهایی که می کردم چه مانعی بودم برای ظهور!! وای .. وای .. وای که چه دلی از تو خون کردیم پسر فاطمه!! از اون به بعد بود که قاطی دعاهام یه دعای دیگه اضافه کردم.. گفتم: « خدایا اگه ما مانع ظهور آقایمان هستیم... زودتر این مانع را بردار... تو ما را اصلاح کن؛ و اگر اصلاح پذیر نیستیم.. مرگ ما را برسان..که شاید مانعی برداشته شود.. و ظهورش نزدیکتر گردد! »
آی رفیق... توی این گیر و دار دنیا و بین این همه همهمه.. و ادعا!! بد نیست که هر چند وقت یه بار، حداقل شبای جمعه یه برگه بذاری جلوی خودتو از خودت یه امتحان کتبی بگیری... اونوقت شاید بهتر بفهمی چرا خورشید از پشت ابر بیرون نمیاد..
یا علی
نوشته شده توسط بیم عرف ت در ساعت
12:30 صبح | ()نظر
دیروز حافظ رو برداشتم اول یه تفالی زدم! بعد همینجور صفحاتش رو اینور واونور می کردم و تیکه تیکه می خوندم و بهره می بردم تا رسیدم اول دیوان:
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
لسان الغیبزبان از غیب دارد.. مثل اینکه حافظ، این بیت ها رو برای امثال من گفته!! برای کسانی مثل من که پر ازادعا هستند... و مدعی هستند که ما عاشقیم!! ما یاریم... یا به زبون عامیانه تر: ماچاکر و مخلص معشوقمون هستیم!! کافیه لب تر کنه... تا هر کاری خواست انجام بدیم! ولی در اولین امتحانات الهی ای که همیشه بر سر راه مدعیان عشق قرار می گیره... بهزمین میخورند!! همینطور مطالب از ذهنم می گذشت: *شهادت امام صادقعلیه السلام همان امامی که هزاران نفر در جلسات مباحثات ایشان شرکت می کردند و از ایشان تلمذ میکردند! حتما روایت سهل خراسانی و ماجرای تنور داغ را شنیده اید(کل روایت رادر ادامه مطلب آورده ام). یا روایت های دیگر که امام غیر مستقیم به محبین خودشان که از سکوت امام شکایت میکردند، می فرمودند: اگر ما به اندازه انگشتان دست یار با وفا داشتیم حتما قیام میکردیم! **جمعه انتظار و امثال من، که مدعی این هستیم که یار حضرت هستیم و اگر حضرت تشریف بیاورند و درکنار خانه کعبه اعلام ظهور کنند؛ در صف اول حمایت از ایشان.. دور حضرت حلقه می زنیمو در مقابل تیرهای دشمنان، خود را سپر بلای مهدی صاحب الزمان می کنیم!!!؟؟ ولی باز هم ظهور مقدر نشد... چرا که جهان را به ادعا نمی توان پر از عدل و دادکرد!!
*** حساب و کتاب نفس و بعد از آن نوبت این بود که در جمعه ای دیگر به احوالات خودم نگاهی بیاندازم؛ وببینم در ایامی که بر من گذشت یار بوده ام یا بار!! و آنگاه می بینم غروب جمعه را که خورشید متواضعانه در افق آسمان فرود می آید و منهنوز بر مرکب سست ادعا سوارم!! و دل مهدی صاحب الزمان خونین تر از آسمان غروب...
پروردگارا... تو ما را ببخش آن زمان، که دعا کردیم و قلبهایمان آن نگفت که زبانمان! بار الها.. "بی معرفت"می خواهد یار باشد.. ولی راضی به این است که اگر یارینتواند رساند، گردنش جایگاه ضربت ذوالفقار فرزند علی باشد!! که مگر با هلاکتش باریاز روی دوش مولایش بردارد!!
هرگونه استفاده از مطالب و
فایل های این وبلاگ در جهت نشر فرهنگ دینی موجب امتنان است!!
طراحی: بی معرفت - نام قالب: دل شب
توسط نرم افزار: فتوشاپ CS و فرانت پیج 2003 قدرت گرفته از پارسی بلاگ
No
Copyright : Because of spreading Islamic thought you can use
all files and images.
Design by Bimarefat - Template Name: Dele Shab
Software : Photoshop CS & FrontPage 2003 Powered by Dear "Parsiblog.com"
امروز : شنبه 103 اردیبهشت 1
- 2 تن نقره برای بازسازی حرم سید الشهدا خریداری شد.
وقتی نوجوون بودم.. یه مدتی گیر داده بودم به دعای عهد و ندبه خوندن و گیر دادن به انواع و اقسام دعاهای ظهور.. و برایم سوال شده بود که چرا حضرت آقا ظهور نمی کنه؟!
