از ما بر تو سلام.. ای آقا و مولای ما! سلامی از جنس همان سلام هایی که سال هاست به شما می کنیم و جوابی نمیشنویم! نه اینکه جواب نمی آید.. .. و یا جواب دهنده اش در دادن جواب، کوتاهی کند!!
بلکه حقیقت این است که غبار گناه گوش سلام دهنده اش را سنگین کرده!!
آری... از ما بر تو سلام! سلامی از جانب غلام و نوکری خسته دل... که هیچگاه مولای و آقای خود را ندیده که به او عرض ادب کند و چشمانش به جمال آقا و سرورش روشن شود!! نه اینکه آقایش غیب و ناپدید شده باشد!! و یا حتی چشمانش به جمال او روشن نشده باشد!!
بلکه حکایت این است که حتی یکبار هم آقای خود را ندیده که در میان جمعیتی او را بشناسد و بامعرفت در محضرش حاضر شود!!
آه که چه قدر دردناک است وقتی بفهمی که تمام موجودات عالم تو را می شناسند و هر لحظه به تو سلام می دهند... ولی ما را بگو!! ...که شاید بارها در کوچه های این شهر بی تفاوت از کنار تو رد شده ایم و ...
سلام ما بر تو... ای فرزند فاطمه! که هیچگاه تو را ندیدیم و صدایت را نشنیدیم! که هیچگاه توفیق زیارتت نصیب ما نشد! که هیچگاه محضر مبارکت را درک نکردیم! حقیقت این است که آخر الزمان مصیبتی ، جز این مصیبت.. ندارد... که اگر می بینی طوفان بلاها و مصیبت ها بر ما اثر کرده و ما را غم فرا گرفته... تمامش به خاطر این است که ما توفیق حضور در محضر تو را از دست دادیم!!
این دنیا که آن را زندان می نامند... ..بهشت ما بود!! وقتی تو را در کنار خود می دیدیم!! پنهان شدن تو همانا... جهنم شدن این دنیا... همانا! گرفتار شدن ما همانا!!
سلام بر جمال محمدی... سلام بر هیبت حیدری... سلام بر محبت فاطمی..
سلام بر آن کسی که امروز، بیش از هروز دیگری جای خالیش را حس می کنیم! دعا کنیم که بیایی... دعا کنیم که زودتر بیایی! دعا کنیم که تمام شود... دعا کنیم که از این خواب وحشتناک بیدار شویم... اباصالح! قول دادیم که از حال هم بی خبر نباشیم!! می گویند شما از احوال ما خبر داری... ولی... ولی به خدا قسم که ما سالهاست از احوال شما بی خبریم....!! آه... که چقدر از تو غافلیم... شاید اگر این غفلت نبود... این روزگار زودتر بر ما می گذشت!! امان از غفلتی که ما را در بر گرفته!! امامی به این خوبی در میان ما باشد و یارانش اینگونه در غفلت به سر برند!!!!! آری... غفلت ما تو را مظلوم ساخته و ظهور تو را به تاخیر انداخته؛ و در این میان من با کوفیان چه فرقی خواهم داشت اگر دست روی دست بگذارم و فقط دعا کنم و به آنچه تو را خوشنود می سازد عمل نکنم؟! ابا صالح... شادی من آن لحظه خواهد بود که از ترس اینکه مبادا تو مظلوم واقع شوی.. لحظه ای آرام نگیرم و مدام در تب و تاب باشم! امروز دیگر آرام گرفتن، حرام است!! تمام لحظه هایی که از یاد تو غافلیم... گناه است!!! یادم نمی آید که با خدایم عهد بسته باشم که اهل گناه باشم!! هر چه می خواهد بشود... دیگر طاقت ندارم.... اباصالح قول می دهم که دیگر آرام نگیرم!!
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم --- موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!
هرگونه استفاده از مطالب و
فایل های این وبلاگ در جهت نشر فرهنگ دینی موجب امتنان است!!
طراحی: بی معرفت - نام قالب: دل شب
توسط نرم افزار: فتوشاپ CS و فرانت پیج 2003 قدرت گرفته از پارسی بلاگ
No
Copyright : Because of spreading Islamic thought you can use
all files and images.
Design by Bimarefat - Template Name: Dele Shab
Software : Photoshop CS & FrontPage 2003 Powered by Dear "Parsiblog.com"