از زمانی که با محمد (ص) ازدواج کرده بود، زنان قریش دیگر به او سلام نمی کردند و با او رفت و آمد نمی کردند. او تنها شده بود... تا اینکه فاطمه (س) را باردار شد. فاطمه (س) در شکم مادر، با او سخن می گفت و مونس تنهایی های مادر می شد. هنگامی که خدیجه (س) درد زایمان احساس کرد، کسی را به دنبال زنان قریش فرستاد تا نزد او بروند. ولی آنان خواسته او را اجابت نکردند و به او گفتند: تو به حرف ما گوش نکردی و زن کسی شدی که فقیر است و مالی ندارد، به همین دلیل ما نیز با تو کاری نداریم. خدیجه (س) با شنیدن سخنان آنان اندوهگین شد... چندی نگذشت که ناگهان مشاهده کرد چهار زن به بالین او حاضر شدند که همانند زنان بنی هاشم بودند. خدیجه (س) با دیدن آنها ترسید. یکی از آنان گفت: ای خدیجه! نترس که ما را پروردگار تو مامور ساخته است که نزد تو بیاییم و موجب دلگرمی تو باشیم؛ و من ساره همسر ابراهیم (ع) هستم. و با اشاره به زنان دیگری که در کنار او بودند گفت: این آسیه همسر فرعون، دیگری مریم دختر عمران، و این کلثوم خواهر موسی بن عمران است. هنگامی که فاطمه (س) به دنیا آمد نوری سراسر مکه را فراگرفت. حضرت لب به سخن گشود و به یگانگی خدا و رسالت پدر بزرگوارش و امامت و جانشینی علی (ع) و فرزندانش شهادت داد. سپس رو به زنان کرده و به آنان سلام کرد و هرکدام را با نام خود مورد خطاب قرار داد. رشد فاطمه (س) نسبت به هم سن و سالهایش بسیار بیشتر بود بطوریکه رشد او در یک روز برابر رشد یک ماه بچه های دیگر بود... قدم بر روی خاک دنیا نهاد... امروز سال پنجم بعثت است!
منبع متون : منتهی الآمال شیخ عباس قمی منبع تصاویر : وبلاگ سقاخونه متعلق به برادر عزیزم "بازمانده ( با تشکر فراوان از ایشان )
هرگونه استفاده از مطالب و
فایل های این وبلاگ در جهت نشر فرهنگ دینی موجب امتنان است!!
طراحی: بی معرفت - نام قالب: دل شب
توسط نرم افزار: فتوشاپ CS و فرانت پیج 2003 قدرت گرفته از پارسی بلاگ
No
Copyright : Because of spreading Islamic thought you can use
all files and images.
Design by Bimarefat - Template Name: Dele Shab
Software : Photoshop CS & FrontPage 2003 Powered by Dear "Parsiblog.com"