امروز روز عرفه است.. یادم نمیره.. چند سال پیش که با چند تا از دوستان رفتیم مسجد ارک؛ حاج منصور دعای عرفه رو با چه سوزی می خوند.. تا اون روز از عرفه هیچی نمی دونستم. جمعیت بسیار زیادی اومده بودن.. حتی خیابون ها و کوچه های اطراف ارک هم پر شده بود.. وقتی دیگه داشتیم نا امید می شدیم از اینکه توی حسینیه و حتی کوچه های اطراف اون جا گیرمون بیاد ناگهان یه بنده خدا، یکی از درهای پشتی مسجد را باز کرد و داد زد: « عده ای از برادرا که جا گیرشون نیومده می تونن از اینجا برن طبقات بالا.. اونجا یکم جا هست! » ما هم که حسابی متعجب شده بودیم به سرعت وارد شدیم و یه جای خوب گیرمون اومد! یکی از دوستان چند تا دعای عرفه خریده بود.. یکیشم داد به ما. اونروز تموم شد و به خونه برگشتیم...
ولی من محو دعا شده بودم! تا اون روز دعاهای زیادی رو خونده بودم دعای ندبه، اللهم عرفنی..، کمیل، دعاهای صحیفه، عاشورا، جامعه کبیره، ناحیه مقدسه... ولی این یکی معرکه بود!! از اون به بعد دیگه هیچ دعایی نتونست جای اونو برام پر کنه.. شبهای قدر کارم شده بود دعای عرفه خوندن.. هرجا می خواستم با خدا خلوت کنم این دعا چاشنی مناجاتم بود! چندین بار با تامل در معانی این دعا را خوانده ام.. هر فرازش یه جوری آدمو به وجد میاره.. تکه تکه ی دعا زیباست! از ابتدای آن... که حضرت نعمات خدا را از زمان قبل از ولادتش تا بعد از آن می شمرد و در نهایت با زیباترین کلمات عجز خود را به خداوند تبارک و تعالی عرضه می دارد.. و در ادامه دعا.. که مدام با کلمات و الفاظ و معماری مختلف جملات می فرماید: « تو بودی و تو هستی و تو خواهی بود.. تو و تو و تو و تو و نه غیر تو... » و خود را غرق در وجود با عظمت او می کند... سُبحانَکَ یا لا الهَ الا انتَ اِنّی کُنتُ مِنَ السّائِلینَ.. و آنگاه دست تو را در دریای وحدانیت خدا رها می کند که پی ببری که او لایق پرستش است!!! و آنگاه نگاه به آسمان می کند با چشمانی که از اشک پر گشته و صدا می زند پروردگار خود را با صدا بلند که: « از تو درخواست می کنم که مرا از دوزخ برهانی!! » و آنگاه با حالی همانند حال بچه ای که پدر خود را در جمعیتی گم کرده است مظلومانه و مکرر می فرماید: یا ربّ.. با ربّ.. یا ربّ.. و آنگاه جملاتی را به زبان جاری می کنند که نه تنها وجود آدمی را عاشقانه سوی معبود می کشاند بلکه هر انسان متفکری را نیز قانع می کند که: « الهی انا الفقیر فی غنای فکیف لا اکون فقیرا فی فقری! الهی انا الجاهل فی علمی فکیف لا اکون جهولا فی جهلی! » همه این فرازهای زیبا وقتی سوزناک تر می شود که حضرت جملاتی را به کنایه به کار می گیرد که: «پروردگارا! در سفرم مرا حفظ فرما و خاندان و مالم را جانشین باش... » و یا آنجا که می فرماید: «پروردگارا! به تو شکایت می کنم از غربتم و دوری خانه ام و سبک شمردنم بر کسی که اختیار کارم را به او دادی.. » یا آنجا که دیگر علناً می فرماید و خدا را اینگونه قسم میدهد: «یا رازق طفل الرضیع!» آری... گویی حسین علیه السلام خود دارد روضه مقدسه را زمزمه می کند!
عزیزان امروز روز دعا است.. امروز هرکه شک کند که بخشیده شده است یا نه گناهی بزرگ مرتکب شده است! امروز آداب دعا را به جا آورید و با معرفت دعا کنید.. امسال چند تا از دوستانمون هم رفتند کربلا.. ما هم نشستیم پای سجاده و خلوت کردیم و حال خوشی بهمون دست داد و همه شما را دعا کردیم... ان شاءالله نصیبتون بشه روز ظهور رو درک کنید.. یا علی..
هرگونه استفاده از مطالب و
فایل های این وبلاگ در جهت نشر فرهنگ دینی موجب امتنان است!!
طراحی: بی معرفت - نام قالب: دل شب
توسط نرم افزار: فتوشاپ CS و فرانت پیج 2003 قدرت گرفته از پارسی بلاگ
No
Copyright : Because of spreading Islamic thought you can use
all files and images.
Design by Bimarefat - Template Name: Dele Shab
Software : Photoshop CS & FrontPage 2003 Powered by Dear "Parsiblog.com"