سفارش تبلیغ
صبا ویژن


شهید من



اوقات شرعی

میانبرهای وبلاگ

والپیپرهای مذهبی وبلاگ بیمعرفت

حلقه طراحان
اطلاعات آماری




 RSS 

جستجو در متون
جستجو با گوگل
موضوعات نوشته ها

خبرنامه

برای آگاهی از به روز شدن وبلاگ در خبرنامه عضو شوید.


 

در حال حاضر مطالعه می کنم..



بیت الاحزان
نویسنده: شیخ عباس قمی
ترجمه: آیت الله ناصر مکارم شیرازی


خرید اینترنتی
نظرسنجی

فعلا مورد خاصی بری نظرسنجی وجود ندارد.
لوگوی بی معرفت

خاطرات - بیم عرف ت :: طرحی نو در وبلاگستان مذهبی



کد بالا را
Copy کنید و در بین کدهی سیت
خود و در بین تگ هی
Paste ،Body
کنید.

حمایت های اینترنتی


تحریم اسرائیل - Bycott Israel

آرشیو نوشته ها

تابستان 89 [8] |  بهار 89 [4] |  زمستان 88 [16] |  پاییز 88 [10] |  تابستان 88 [4] |  بهار 88 [5] |  زمستان 87 [9] |  پاییز 87 [9] |  تابستان 87 [11] |  بهار 87 [18] |  زمستان 86 [9] |  پاییز 86 [5] |  تابستان 86 [11] |  بهار 86 [8] |  زمستان 85 [26] |  پاییز 85 [17] |  تابستان 85 [24] |  بهار 85 [21] |  زمستان 84 [24] |  پاییز 89 [8] |  زمستان 89 [7] |  بهار 90 [10] |  تابستان 90 [1] |  بهار 91 [2] |  تابستان 91 [2] |  پاییز 91 [1] |  پاییز 92 [6] |  زمستان 91 [1] |  زمستان 92 [1] | 

همسایه ها


مذهبی اسلامی (مداحی های جدید) + مذهبی اسلامی (فیلم و صوت اسلامی) + مذهبی اسلامی (بانک فیلم و صوت اسلامی 2) + خاکریز + دلگویه های غلامعلی مجاهد + غربتکده + دوست اختصاصی + حزب الله + روایت نامه + عشق و مشق + سیمرغ قاف + یا علی جان مددی + شکوفه نرگس + تشنه معرفت + دنیای سه خواهر + عبد زیر صفر + شیعه شناسی + مجله ینترنتی قرآن + کلرجی من + یک آرزو + نغمه های بندگی + لیلة القدر + ?Who + پیامبر اعظم + هیئت منتظرین + دیار رنج + وب نامه + باران عدل + طلبه ای از نسل سوم + محفل یاران + هیئات جوانان عاشوریی + عطشان + به یاد او + حرفهی جوانی + دفتر یادداشت + پشت خطی + معراج + مجنون الحسین + غم دوست + آفاق + صبح ظهور + محبوب + آدینه + شب رو + تشنه + ...


تمامی کسانی که به "بی معرفت" لینک داده اند می توانند از طریق  پیغام خصوصی به من اطلاع دهند تا به منظور قدردانی، لینک آنها در این بخش قرار بگیرد.



 
در صورت تمایل می توانید با قرار دادن تکه کد فوق در بین دو تگ
و
قالب خود،
این لینکستان را در سایت یا وبلاگ خود نمایش دهید. (در صورت بروز هرگونه مشکل، پرسش خود را  از طریق پیغام خصوصی آخرین پست مطرح کنید)




دوشنبه 85 اردیبهشت 25

از زمانی که با محمد (ص) ازدواج کرده بود، زنان قریش دیگر به او سلام نمی کردند و با او رفت و آمد نمی کردند. او تنها شده بود... تا اینکه فاطمه (س) را باردار شد. فاطمه (س) در شکم مادر، با او سخن می گفت و مونس تنهایی های مادر می شد. هنگامی که خدیجه (س) درد زایمان احساس کرد، کسی را به دنبال زنان قریش فرستاد تا نزد او بروند. ولی آنان خواسته او را اجابت نکردند و به او گفتند: تو به حرف ما گوش نکردی و زن کسی شدی که فقیر است و مالی ندارد، به همین دلیل ما نیز با تو کاری نداریم.
خدیجه (س) با شنیدن سخنان آنان اندوهگین شد... چندی نگذشت که ناگهان مشاهده کرد چهار زن به بالین او حاضر شدند که همانند زنان بنی هاشم بودند. خدیجه (س) با دیدن آنها ترسید. یکی از آنان گفت: ای خدیجه! نترس که ما را پروردگار تو مامور ساخته است که نزد تو بیاییم و موجب دلگرمی تو باشیم؛ و من ساره همسر ابراهیم (ع) هستم. و با اشاره به زنان دیگری که در کنار او بودند گفت:
این آسیه همسر فرعون، دیگری مریم دختر عمران، و این کلثوم خواهر موسی بن عمران است.
هنگامی که فاطمه (س) به دنیا آمد نوری سراسر مکه را فراگرفت. حضرت لب به سخن گشود و به یگانگی خدا و رسالت پدر بزرگوارش و امامت و جانشینی علی (ع) و فرزندانش شهادت داد.
سپس رو به زنان کرده و به آنان سلام کرد و هرکدام را با نام خود مورد خطاب قرار داد.
رشد فاطمه (س) نسبت به هم سن و سالهایش بسیار بیشتر بود بطوریکه رشد او در یک روز برابر رشد یک ماه بچه های دیگر بود...
قدم بر روی خاک دنیا نهاد... امروز سال پنجم بعثت است!



 
 

منبع متون : منتهی الآمال شیخ عباس قمی
منبع تصاویر : وبلاگ سقاخونه متعلق به برادر عزیزم "بازمانده ( با تشکر فراوان از ایشان )


نوشته شده توسط بیم عرف ت در ساعت 5:46 عصر | ()نظر

کلمات کلیدی : خاطرات

ارسال لینک :





شنبه 85 اردیبهشت 23

سلام علیکم:
این چند روزه که گذشت... به روایت بعضی از علما (روایت 45 روز) روز شهادت حضرت زهرا (س) بود.حاجی می گفت: اگر هم روز وفات نباشه، قطعا روز آغاز به بستر افتادن حضرت است و حضرت از امروز دیگه از خانه بیرون نیامد. از امروز توی وبلاگ "بی معرفت" تا فاطمیه ی 95 روز، یکسری پست ها با تیتر "وصال یاس" نوشته خواهد شد...حتما به دقت بخونیدشون!
رفقا فاطمیه شروع شده... لباس سیاهاتونو از تو کمد دربیارید، تمیز کنید،... برای مادر سادات، آماده عزاداری بشید!
این چند وقته آقا حجة بن الحسن عزاداره... بیایید نوای قلب ما هم مثل ایشان غمناک باشه!
قراره دستای علی رو ببندن... قراره کشون کشون ببرنش مسجد...آقامون غریبه به خدا!
بیایید ما هم این ایام مثل آقامون زانو به بغل بگیریم...
مثل بچه ها یه گوشه کز کنیم... ضجه بزنیم! آروم اشک بریزیم!
مثل سالهای قبل تو هیئتا سینه بزنیم و حرف دل علی رو بزنیم... :
آی مردم! آی مردم! علی از دنیاتون سیره...    آی مردم! آی مردم! علی بی زهرا میمیره...
آی مردم! آی مردم! شما زهرامو نشناختین...  با گل یاسم نساختین
آی مردم! آی مردم! آخر کارم رسیده... مرگ دلدارم رسیده


نوشته شده توسط بیم عرف ت در ساعت 11:16 صبح | ()نظر

کلمات کلیدی : خاطرات

ارسال لینک :





دوشنبه 85 اردیبهشت 18

سلام علیکم:
پنج شنبه و جمعه رفته بودیم به دیار پدری، اصفهان... برای سال پدربزرگم رفته بودیم. شنبه هم رفتم نمایشگاه کتاب. ساعت 2 رسیدم به نمایشگاه تا نزدیکای اذان که رسیدم خونه و توی این 4-6 ساعت تنها رسیدم 5-6 تا سالن رو ببینم و البته اکثر کتابهایی رو هم که می خواستم خریدم. خب... نمایشگاه کتاب هر سال برگزار میشه و جمعیت انبوهی هر سال از این نمایشگاه بازدید می کنند. هرکس به مقتضای سلیقه ی خودش به دنبال کتابیه؛ یکی به کتابهای ایرانگردی علاقه داره، دیگری به کتابهای روانشناسی، یکی دیگه به کتابهای خارجی و دیگری ادبی! و الحمدلله اینقدر وسعت این موضوعات زیاد هستند که طبع تنوع طلبی انسانها رو پوشش بدن!
باز خدا خیر حاج خانمو بده! مادرم رو میگم! از کوچیکی ما رو نمایشگاه می آورد.. از اون طرف هم خدا خیر ابوی گرامی بده که جیب ما رو خالی نمی ذاشت! الان هم که دیگه بزرگ شدیم و الحمدلله با پول حاصل دسترنج خودمون و پای خودمون می ریم نمایشگاه و هر سال پاتوقمون سالن های پر از جمعیت نمایشگاه است و در نهایت اینکه از پدر و مادر یه سنت حسنه برای ما موند که باعث خیر برای ما و باقیات الصالحاتی برای ایشان شد!
من هم به کتابهای مذهبی خیلی علاقه دارم. همین امسال حدود 30 هزار تومنی کتاب خریدم که به عبارتی میکنه 16 جلد و به عبارت دیگه می کنه 14 کیلو کتاب ناقابل!! که دمار از روزگار ما درآورد تا به خونه رسیدیم!!؟
نمایشگاه مثل هر سال شلوغ بود ولی در این میان آنچه برای من جالبتر بود زیادی جمعیت خواهران بود که انصافا عبور و مرور را برای ما مشکل کرده بود! احسنت به ایشان و این خصلت زیبایشان که هر چه مادران بیاموزند همان است که فرزند بیاموزد! و جای تعجب است که خبری از آقایان نیست! شاید بشود دلیل آورد که به علت مشغله کاری نیامده اند! و خدا کند که غیر از آن چیزی نباشد.
کتابهایی که گرفتم اینها بودند:
1) 6 جلد اصول کافی حجة الاسلام کلینی ( که سالیانی منتظرشان بودم. که امام عصر (عج) درباره آن فرموده اند: اصول کافی برای شیعیان ما کافی است! )
2) شرح دعای سحر امام خمینی (ره)
3) پرتوی از خورشید (مجموعه خاطراتی از حضرت امام)
4) کلمات قصار امام
5) نهج الفصاحة (سخنان گرانقدر حضرت رسول صلی الله)
6) تفسیر سوره حمد امام
7) نفس المهموم (کتاب حاج شیخ عباس قمی درباره حادثه کربلا از قبل تا وقایع بعد از آن)
8) جلد دوم کتاب "در محضر لاهوتیان" (زندگینامه عارف برگ شیخ جعفر مجتهدی)
9) جلد سوم کتاب مسائل جدید ( استفتائات از مراجع عظام دربارهی مسائل جدیدی که مطرح است. این جلد سومش تازه اومده بود.)
10) و کتابهایی در زمینه علوم غریبه و ...
در طول سال پای منبرهای بزرگان و سخنان گرانمایه ی علما می شینیم و مباحث مختلف رو فرا می گیریم. هر جایی احساس ضعف بکنم به دنبال درمان آن یعنی کتاب می روم! البته زیادی کتاب چه فایده؟!! علم را عمل می باید. اگر عمل بشود به آنچه که علم داریم؛ بابهایی از علم بر روی ما گشوده خواهد شد که خواب آنها را هم روزی نمی دیدیم و این علم های بدون عمل جز آتش دوزخ چیزی نصیب خواننده اش نخواهد کرد!!
خب... خیلی سرتونو درد آوردم. التماس دعا از همه بچه های با معرفت وبلاگ "بی معرفت"!
 یا علی


نوشته شده توسط بیم عرف ت در ساعت 8:16 عصر | ()نظر

کلمات کلیدی : خاطرات

ارسال لینک :





شنبه 85 اردیبهشت 9

سلام علیکم:
این چند روزه جای شما خالی یه سفر رفتیم به شمال کشور و منطقه سنگچال (یه جایی نزدیک آمل) . بعد از مدتها نگاه کردن به ماشین و اتوبوس و بزرگراه و شلوغی و جمعیت و زندگی در دود و دم... نگاهمان به گل و سبزه و کوه و دشت و چمن افتاد! و بعد مدتها پایتخت نشینیی، ساکن دشت و کوه شدیم. انصافا دلمون باز شد. انشاءالله روزی شما باشه..
جدا از اونهمه زیبایی طبیعت...، چه جمع با صفایی بود. جمعی از بچه بسیجی های با صفا...که زیباییشان بالاتر از زیبایی سبزی آن دشت بود و خنده هاشان دل از آسمان ابریش می ربود و استواری دلهاشان عظمت کوهها را می شکست...
بله... امروز 9 اردیبهشت 1384 است و سالها از آن جنگ گذشته... امروز اول ربیع الثانی 1427 است و سالها از حادثه کربلا گذشته ولی این روزها من کسانی را می بینم که گذر سالها در آنها اثری نکرده است... گویی آنها بر سالها می گذرند، نه سالها بر آنها!! و آنها بر زمان اثر می کنند نه زمان بر آنها... حال بهتر می فهمم کلام سید مرتضی را که می گفت: "راه کاروان عشق از میان تاریخ می گذرد و هرکس، در هر زمان، بدین صلا لبیک گوید از ملازمان کاروان کربلاست." و آنگاه "ملازمان کاروان کربلا" را اینگونه وصف می کند که: "بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که شهری است میان شهرها و نامی است در میان نامها.. نه.. کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین راهی به سوی حقیقت نیست." و در وصف دلباختگی خود می گوید: "بسیجیها دلباخته حقند و ما دلباخته بسیجی ها هستیم."
و اگر امروز تو بپرسی که چگونه بلاهای این عصر بر ما هموار گشته... و چگونه از غم دوری صالحین و یاران خدا که ما را ترک گفته اند نمرده ایم و آواره ی بیایان ها نگشته ایم؟! جوابی جز آنها نداریم... ان شاءالله که تا روزگار می گذرد مرغ جانم در هوای آنها پرواز کند که هر هوایی را پرواز نشاید!!
برای این نوکر بی معرفت رو سیاه هم دعا کنید... یا علی

عکس های یادگاری :

امامزاده هاشم (از فرزندان امام حسن مجتبی علیه السلام) ضریح امامزاده
در راه برگشت از کوه
نمایی از دشت های سنگچال
محل استقرار ما
نمایی دیگر از دشت های سنگچال
 


نوشته شده توسط بیم عرف ت در ساعت 11:16 صبح | ()نظر

کلمات کلیدی : خاطرات

ارسال لینک :





جمعه 85 اردیبهشت 1

سلام علیکم:
امروز می خواستم یه ماجرایی رو از وبگردی هام براتون تعریف کنم. روز چهارشنبه (30 فروردین) بود. داشتم توی اینترنت بین سایتهای خبری انگلیسی می گشتم که به یه خبر برخوردم... بهت زده شدم! تیتر خبر این بود: " کاریکاتورهای جدیدی از محمد در مجله ای ایتالیایی به چاپ رسید! "
فکر کردم که شاید همون خبرهای قبلیه که تصادفا دوباره اومده... ولی وقتی بیشتر توی گوگل و جاهای دیگه گشتم مطمئن شدم... خبری بود با این مضمون که : یک مجله ایتالیایی به نام "
Studi Cattolici" (به معنای آموزه های کاتولیک) که به گروهی از کاتولیک های ایتالیا به نام (Opus Dei) بسیار نزدیک است. کاریکاتوری از حضرت رسول (ص) چاپ کرده است که حضرت را در حالی که به دونیم شده اند در جهنم در حال سوختن نشان می دهد!!!؟؟ و 2 نفر را در کایکاتور نشان می دهد که یکی از دیگری می پرسد:" آیا این محمد است؟" و دیگری جواب می دهد:" بله این محمد است که به دونیم تقسیم شده چون او دودستگی را به جامعه هدیه کرده است!!"
به همین یه خبر اکتفا نکردم و به سایت های دیگری هم رفتم؛ در
DailyTimes خواندم که سخنگوی گروه Opus Dei گفته بود: ما هیچ مجله ی رسمی ای نداریم! و مجله ی  "Studi Cattolici" یک مجله ی است که توسط یکی از اعضای گروه Opus Dei ویرایش میشه که این اعضا، حق دارند مثل بقیه انسانها هر عقیده ای برای خود داشته باشند و در این امر آزادند!
جالب اینجاست که به محض ورود این خبر، در ساعاتی بعد خبر معذرت خواهی سردبیر این مجله از مسلمانان را در بین تیترهای خبری می دیدم! (و آیا می شود که سردبیر از محتوای مجله خود و عواقب آن باخبر نباشد!)
حال به سراغ رسانه های خبری داخلی خودمان برویم... آیا شما از رسانه های خبری داخلی خبری در این مورد شنیدید؟!! به غیر از یکی دوتا از اونا بقیه چیزی نگفتند...
این عمل مجله ایتالیایی مصادف بود با ورود اسقف های سوئیسی برای گفتمان میان ادیان! نمی دانم رسانه های خبری داخلی به چه مصلحتی صلاح دیدند که این خبر را منتشر نکنند؟
از طرف دیگر، در اینکه گروهی از غرب نشینان این کره خاکی می خواهد بین مذاهب و ادیان و معتقدان آنها تفرقه بیاندازند شکی نیست!! و خوشحال می شوند از اینکه جنگی میان آنها راه بیافتد...
به هر حال اگر خبرگزاری های رسمی داخلی فارسی صلاح ندیدند، من به عنوان یک وبلاگ نویس وظیفه داشتم این  خبر را به گوش شما برسانم! به هرحال چه راست باشد و چه دروغ! حداقل ماجرا این است که بعد از این همه اعتراض و راهپیمایی های وسیع مسلمانان در سطح جهان، شیطنت دشمنان اسلام هنوز هم ادامه دارد و حالا است که به درایت رهبر عزیزمان را در انتخاب نام این سال به نام مبارک حضرت رسول(ص) بیشتر از هر وقت پی می بریم!
باز هم اگر اطلاعات  بیشتری در مورد این خبر بدستم رسید حتما بهتون میگم!

لینک های مرتبط:
خبر سایت
DailyTimes با این تیتر "مجله ی ایتالیایی کارکاتور های جدیدی از محمد (ص) منتشر کرد"
خبر سایت News24.با این تیتر "کارکاتور محمد در آتش افتاده"
خبر بخش خبری سایت Scotsman با این تیتر "مجله کاتولیکی ایتالیایی در ردیف دیگر رسانه های چاپ کننده کارکاتورها"
گزارش تصویری سایت مهر از نشست اسقف های سوئیس با علمای اسلام در تهران
خبر سایت
Beliefnet درباره معذرت خواهی سردبیر مجله Studi Cattolici
 


نوشته شده توسط بیم عرف ت در ساعت 1:41 عصر | ()نظر

کلمات کلیدی : خاطرات

ارسال لینک :





شنبه 85 فروردین 26


وقت نشد درباره ی سال 1385 و عنوان گرفتن این سال به نام مبارک رسول اعظم (ص) توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی آقا سید علی خامنه ای یه پست بنویسم. اشکالی نداره... حالا می نویسم:
توی ایام عید با آدم ها که صحبت می کردم و توی جمع های مختلف که میرفتم.. اونایی که زیاد با دین مانوس نبودن می گفتن: "چه معنی داره هر سال به نام یکی میذارن؟ مسخره کردن..." و توی جمع های بچه مذهبی های باصفا که می رفتم می گفتن: "به به ... احسنت به این درایت. چه اسم زیبایی..."
 الان چند سالی هست که رهبر معظم انقلاب برای هر سال نامی انتخاب می کنند... آنهایی که معنای "ولایت" را نمیدانند مسلم است که مفهوم این نام ها را هم ندانند. برای "پیرو" این مهم است که بداند چه راهی را باید طی کند تا پا جای پای مولایش بگذارد... یکی از دلایل بارز انتخاب این نام، اهانت های مطبوعات اروپایی به ساحت مقدس پیامبر (ص) بود. آتشی که آنها افروختند به حول قوه الهی خاموش شد و به درایت رهبران اسلامی نه تنها لطمه ای به معارف غنی اسلامی وارد نشد بلکه از سر این اقدام بی خردانه دشمنان، حال جهان و به خصوص کشورهای اروپایی بیشتر با شخصیت رسول خدا (ص) آشنا شده اند و این مصداق عینی این آیه قرآن بود که فرمود: " آنها مکر کردند و خدا مکرشان را به خودشان برگرداند و خدا بهترین مکاران است." و امروز این شکر چه زیبا می تواند باشد که : الحمدلله الذی جعل اعداءنا من الحمقاء.
 داشتم توی سایت های خبری عربی و انگلیسی می گشتم و تیتر خبرها رو می خوندم..:
 - یک زن مسلمان محجبه در تلویزیون رسمی دانمارک برنامه اجرا می کند
 - یک کانال تلویزیونی در دانمارک برای شناساندن شخصیت والای پیامبر اسلام و دین مبین اسلام تاسیس شد.
- یک بانک دانمارکی در استخدام های خود بخشی را مخصوص استخدام مسلمان ها اختصاص داده است.
 و کلی خبرهایی از این دست... الحمدلله...

 خب... سرتون رو درد آوردم! با اجازه ما دیگه رفع زحمت کنیم... التماس دعا.
یا علی


نوشته شده توسط بیم عرف ت در ساعت 11:7 صبح | ()نظر

کلمات کلیدی : خاطرات

ارسال لینک :





دوشنبه 84 اسفند 29

سلام علیکم:
امروز عید است... گفتم یه معرفتی نسبت به عید نوروز پیدا کنید...مطلب زیر رو از وبلاگ تازه تاسیس زندگی طلبگی پیدا کردم که به نظرم خیلی مناسب اومد:
عید نوروز یکى از سنتهاى ملى و اعیاد ایرانیان است، که از دیرباز مورد توجه بوده و قوم ایرانى ارزش و اهمیت‏ خاصى براى این عید قائل بوده است.
اما براى کسانى که معتقدند همه چیز را باید از منظر دین مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، این پرسش مطرح است، که آیا دین اسلام و پیشوایان دین نسبت‏ به این موضوع موضع گیرى خاصى داشته ‏اند یا خیر؟ آیا مى‏توان از فنون دینى به چیزى دست ‏یافت که دلالت ‏بر تایید و یا رد این سنت ایرانى از سوى پیشوایان دین کند.
در مجموع مى‏توان گفت که ما در متون روایى شیعه، در موضوع‏ یادشده با دو دسته روایت روبرو هستیم; دسته نخست، روایاتى که سنت ایرانى نوروز، در آنها مورد تایید قرار گرفته و «روزنوروز» مبارک قلمداد شده است. دسته دوم; روایاتى که این سنت را تایید نکرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمرده‏اند.
در اینجا براى آشنایى شما عزیزان به نمونه ‏هایى از دو دسته روایات اشاره مى‏کنیم.

1. دسته اول روایات

معلى ‏بن خنیس از امام صادق (ع)، روایتى را نقل کرده که در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقایع مختلف تاریخى برنوروز منطبق شده است. متن روایت ‏یادشده از این قرار است:
معلى بن خنیس گوید: در روز نوروز بر امام صادق علیه ‏السلام وارد شدم، ایشان فرمودند که آیا این روز را مى‏شناسى؟

عرض کردم: فدایت گردم این روز، روزى است که غیر عربها (ایرانیان) آن را گرامى داشته و به یکدیگر هدیه مى‏دهند، امام صادق، علیه ‏السلام، فرمودند: قسم به خانه عتیقى که در مکه هست این (تعظیم و هدیه دادن) ریشه طولانى و قدیمى دارد و براى تو آن را توضیح مى‏دهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه این مطلب را از تو بیاموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است که خداوند در آن از بندگان خویش میثاق گرفت که جز او را عبادت و پرستش نکرده و به او شرک نورزند و به فرستادگان و پیامبرانش و نیز ائمه هدى ایمان بیاورند. نوروز اولین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد و باد در آن وزیدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمین خلق شد. نوروز روزى است که کشتى نوح بر کوه جودى کناره گرفت و نوروز روزى است که افرادى که از خانه‏ هاى خود خارج شده و به آزمایش الهى از دنیا رفتند، مجددا به دنیا بازگشتند. در این نوروز است که جبرئیل بر پیامبر اکرم، صلی الله علیه و آله، نازل شد و درست در همین روز است که پیامبر اسلام، حضرت على را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قریش را از بیت الحرام پایین کشید و آنها را درهم شکست.
نوروز روزى است که پیامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولایت مؤمنان با حضرت على (ع) بیعت کنند و در همین نوروز بود که پیامبر، صلی الله علیه و آله، على  (ع) را به سوى جنیان فرستاد براى او از آنان بیعت ‏بگیرد. نوروز روزى است که براى حضرت على بیعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است که حضرت على (ع)، بر اهل نهروان پیروز شد و ذوالثدیه را کشت و نوروز روزى است که قائم ما در آن روز ظاهر مى‏گردد و بالاخره نوروز روزى است که قائم ما در این روز بر دجال پیروز مى‏شود و او را بر زباله ‏دان کوفه آویزان مى‏کند و هیچ نوروزى نیست مگر آنکه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، (عج)، را داریم چرا که این روز، از روزهاى ما و شیعیان ما است که عجم (ایرانیان) آنرا گرامى داشته ولى شما آنرا ضایع نمودید ... (2)
آنگونه که از حدیث فوق به دست آمد، روز نوروز پیوند عمیقى با مساله ولایت و رهبرى مسلمانان دارد، از این روى شایسته است که عید نوروز را جشن ولایت دانسته و پیوسته در آن به یاد ظهور منجى عالم بشریت‏ حضرت امام زمان (عج) باشیم.

2. دسته دوم روایات

روایتى از حضرت امام موسى ‏بن ‏جعفر، (ع)، نقل شده که ظاهر آن دلالت ‏بر عدم تایید سنت نوروز از سوى پیشوایان دارد. در این روایت چنین آمده است:
حکایت‏ شده که منصور مجلسی در روز نوروز گرفته بود تا در آن روز تاجگذاری کند و از امام کاظم  (ع) نیز دعوت کرده بود تا در آن مجلس شرکت کنند. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى کردم و در آنها براى این عید خبرى نیافتم و این سنت ایرانیان است که اسلام آنرا محو کرده است و به خدا پناه مى‏برم که چیزى را که اسلام محو کرده احیاء کنم. منصور در پاسخ گفت: ما این کار را براى اداره (سرگرمى) لشکریان انجام مى‏دهیم و تو را به خداى بزرگ سوگند مى‏دهم که در این مجلس بنشینى و آنگاه حضرت نشست. (3)

مرحوم مجلسى در بحارالانوار روایت‏یادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مى‏فرماید:
«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و یدل على عدم اعتبار النیروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بین الاصحاب‏» (4)
این خبر با اخبار معلى بن خنیس مخالفت داشته و دلالت ‏بر بى‏اعتبارى نوروز از جهت ‏شرعى مى‏کند، اما اخبار معلى از نظر سند قویتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بیشترى دارد.
اما توجیهات دیگرى نیز براى این روایت مطرح است که باختصار به آنها اشاره مى‏کنیم:

1. این روایت ‏به احتمال بسیار قوى در مقام تقیه ‏اى بیان شده و حضرت در صدد بیان حکم واقعى عید نوروز نبوده ‏است. زیرا منصور اصرار شدیدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مى‏خواسته از آن بهره بردارى سیاسى کند، اما امام نمى‏خواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اینکه در این جلسه حضور پیدا نکند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا که این مجلس براى نظامیان برپا شده بود و از حساسیت ویژه ‏اى برخوردار بوده است.

2. پاسخ دیگر آنکه عید نوروز سنت دیرینه ‏اى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشته‏ اند. در صورتى‏که این عید مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در این رابطه روایت صریح و موثقى وجود ندارد و این مورد از مواردى است که مورد ابتلاء بخش وسیعى از مسلمانان است و در صورتى ‏که حدیث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مى‏شد.

3. سومین پاسخ آنکه علما و فقهاى بسیارى آن را تایید کرده ‏اند. به عنوان نمونه احم دبن فهد الحلى مى‏گوید: یوم النیروز یوم جلیل (القدر) و تعیینه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حیث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (5)
روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معین کردن آن در سال مشکل است‏ با اینکه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا که عبادتى که مورد نظر شارع است ‏به آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.

پس در نتیجه عید نوروز مورد تایید روایات متعددى است و روایت معتبرى که بر بى‏اعتبارى آن از نظر اسلام دلالت کند، وجود ندارد

آداب دینى عید نوروز

در روایات، اعمال و آداب مختلفى براى این روز بیان شده که خود حاکى از ارزش و اهمیت این روز دارد:

1. طهارت و پاکیزگى
این دستورالعمل شبیه آدابى است که در سایر اعیاد اسلامى رعایت مى‏شود.
قال الصادق (ع) «اذا کان یوم النیروز فاغتسل والبس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک و تکون ذلک الیوم صائما» (6)
هرگاه نوروز فرا رسد غسل کرده و پاکیزه ‏ترین لباسهایت را پوشیده و از معطرترین عطرهایت استفاده کن و آن روز را روزه بگیر.

2. هدیه دادن
از امیرالمؤمنین على (ع) چنین نقل شده که فرمودند «اتى على (ع) بهدیة ‏النیروز فقال (ع) ما هذا؟ فقالوا یا امیرالمؤمنین الیوم النیروز! فقال (ع) اصنعوان کل یوم نیروزا» (7)
در روز نوروز هدیه‏اى براى امیرالمؤمنین على (ع) آورده شد. حضرت فرمودند:" این هدیه چیست؟" آنان پاسخ دادند:" امیرالمؤمنین امروز نوروز است." امام فرمودند: "هر روز را براى ما نوروز کنید."
در هدیه آنچه مهم است، ارتباط روحى و ایجاد محبت است نه مقدار و کیفیت ... و در این زمینه نباید به تکلف افتاد.
امام صادق (ع) در مورد اهمیت هدیه مى‏فرماید: «تهادوا تحابوا فان الهدیة تذهب بالضغائن.»
به یکدیگر هدیه دهید تا بین شما محبت ایجاد شود زیرا هدیه کینه‏ ها را از بین مى ‏برد.

3. پیامبر اکرم در مورد یاد و ذکر خدا در اعیاد چنین مى‏فرماید: «زینوا اعیادکم بالتکبیر»
اعیاد خود را با یاد و ذکر عظمت‏ خدا زینت دهید.

4. صله رحم و دیدار با دوستان
در این روز ارتباط با بستگان و فامیل از اعمال نیکو و شایسته است، در روایات، نتایج و آثار فراوانى براى صله رحم بیان شده است.
 قال الباقر (ع) «صلة الارحام تزکى الاعمال و تنمى الاموال و تدفع البلوى و تنسى‏ء الاجل‏» (9)
ارتباط با خویشان، اعمال را پاکیزه مى‏کند، دارائیها را افزایش مى‏دهد و بلاها را دور مى‏کند و مرگ آدمى را به تاخیر مى‏اندازد.

اگر افرادى از بستگان قطع ارتباط کرده باشند، مناسب است انسان مؤمن در ایجاد ارتباط پیشقدم شده و به کینه توزیها و وسوسه ‏هاى شیطان پشت پا بزند، رسول گرامى اسلام مى‏فرماید: «صل من قطعک و احسن الى من اساء الیک و قل الحق و لو علیک‏» (9)
با آنکه با تو قطع ارتباط کرده، ارتباط ایجاد کن و آنکس که به تو بدى کرده به او نیکویى بنما و حق را گرچه به ضررت باشد اظهار کن.
علاوه بر دیدار از فامیل، دیدار و زیارت برادران دینى ارزش بسیارى دارد، چنانکه در روایت آمده که زیارت برادر دینى، زیارت خداوند محسوب مى‏شود. قال الصادق (ع) «من زار اخاه فى الله، قال الله عزوجل ایاى زرت و ثوابک على و لست ارضى لک ثوابا دون الجنة‏» (10)
هرگاه کسى برادرش را در راه خدا دیدار کند، خداوند مى‏فرماید: تو مرا زیارت کردى و پاداش تو بر من است و براى تو ثوابى کمتر از بهشت راضى نمى‏شوم.

پى‏نوشتها:
1) سوره بقره(2)، آیه 243.
2) مجلسى محمدباقر، بحارالانوار، ج 56، ص 92
3) بحارالانوار ج 56 ص 100. ابن‏شهرآشوب، المناقب ج 4 ص 319
4) همان.
5) المهذب البارع به نقل از بحارالانوار ج 56 ص 117
6)محمد رى شهرى،میزان الحکمة ج 7 ص 132
7)شیخ صدوق من لایحضرالفقیه ج 3 ص 219
8) بحارالانوار ج 56، ص 100 المناقب ج 4 ص 319
9)محمد رى شهرى میزان الحکمة ج 4 ص 84
10) همان، ج 7 ص 86
11)همان، ج 7 ص 297

از برادر خوبم آقا مهدی عزیز از بابت این متن تشکر می کنم. عید نوروز یه دعایی هم داره که خیلی زیباست: یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا ال احسن الحال ... استاد اخلاقمون می گفت: احسن احوال ، حال امام زمان است! از خدا بخواهید حال شما را مانند حال امامتان کند...
از همه ی این حرفها که بگذریم... اربعین است! چند وقت پیش یکی از دوستانم که با اوضاع ماه خوب انس دارد می گفت: ماه های هجری به هم ریخته است. مگر می شود عاشورا باران بیاید یا اینکه عید نوروز با اربعین مصادف شود! می گفت: هلال ماه در این موقع ماه اینگونه نباید باشد.. این غلط است"
حرفش را رد نکردم.. چون این از وقایع آخرالزمان است که ماهها به هم می ریزد و تشخیص و رویت هلال سخت می شود! که هر سال به خصوص در ماه رمضان این را حس می کنیم.. به هر حال تکلیفی بر ما نیست! آنچه مراجع فرموده اند را اطاعت می کنیم و مناسبت ها را با تاریخ می گیریم ولی شایسته است که انسان مراعات بکند. یعنی اگر فردا را اربعین اعلام کرده اند از یکی دو روز قبل مراعات اربعین را بکند تا از برکات معنوی محروم نشود.

ای خدا... امسال هم به سر رسید.. مولامون نیومد! مولوی شعر قشنگی داره که خیلی با این ایام و حال ما مناسبت داره:
اندر دل من مها دل افروز تویی         یاران همه هستند، لیک دلسوز تویی
شادند جهانیان به نوروز و به عید      عید من و نوروز من امروز تویی

التماس دعا از همه بچه های با معرفت وبلاگ بی معرفت... این خادم رو سیاهتون رو از دعای خیر خودتون محروم نکنید.  یا علی


نوشته شده توسط بیم عرف ت در ساعت 2:6 صبح | ()نظر

کلمات کلیدی : خاطرات

ارسال لینک :





<   <<   6   7      >
+ لینک پست های اخیر: :












هرگونه استفاده از مطالب و فایل های این وبلاگ در جهت نشر فرهنگ دینی موجب امتنان است!!
طراحی: بی معرفت - نام قالب: دل شب
توسط نرم افزار: فتوشاپ CS و فرانت پیج 2003
قدرت گرفته از پارسی بلاگ

No Copyright : Because of spreading Islamic thought you can use all files and images.
Design by Bimarefat - Template Name: Dele Shab
Software : Photoshop CS & FrontPage 2003
Powered by Dear "Parsiblog.com"

Clicky